۱۳۹۵ مرداد ۱, جمعه

ریشه‌های مردستیزی در ادبیات معاصر فارسی

مردستیزی- ادبیات آینه تمام نمای اندیشه‌ها و باورهای موجود در هر اجتماعی است و این اصلی انکار ناشدنی است. همانگونه که استفاده از کلماتی که علیه زنان بازتولید خشونت می‌کند، کاری زشت و قابل سرزنش است، استفاده از ادبیاتی که علیه مردان نیز بازتولید خشونت می‌کند باید مورد سرزنش قرار گیرد. یکی از این کلمات که زیاد هم استفاده می‌شود "پدر سوخته" است.

این واژه پرکاربرد، هم به عنوان نوعی فحش بکار می‌رود و هم به عنوان نوعی قربان صدقه بخصوص برای کودکان. دوستی غیر ایرانی دارم که تنها دو کلمه فارسی بلد است. (یکی "ته دیگ" و دیگری "پدر سوخته") وی چند روز پیش من را به همراه فرزندم در خیابان دید و در حالی که لپ‌های فرزندم را می‌کشید کلمه دوم را تکرار کرد.

حتماً آهنگ "ای پدرسوخته دل" معین یا آهنگ "پدرسوخته" کار گروه "معراج و مهراب" را شنیده‌اید. کار به همین‌جا ختم نمی‌شود و اگر کلمه "پدرسوخته" را در یوتیوب سرچ کنید صدها برنامه طنز و جدی پیدا می‌کنید که جای تأسف و شرم دارد. البته در جامعه‌ای که در سینمایش خشونت علیه مردان دستمایه تمام فیلم‌های طنز و جدی است این چیز عجیبی نیست.

اگر دقیق‌تر به موضوع نگاه کنیم شاید حرف بی‌ربطی نباشد که بگوییم "ادبیات و رفتارهای هموفوبیک (همجنسگرا ستیزانه) نیز به گرایشات مردستیزانه جامعه مربوط است". زیرا این همجنسگرایی مردان است که در برخی ادیان مجازات مرگ در پی دارد و این مردان همجنسگرا هستند که همیشه مورد تحقیر قرار میگیرند و تقریبا تمام جک‌هایی که در مورد همجنسگرایی ساخته می‌شود در خصوص همجنسگرایان مرد است.

کلماتی مانند "پدرسوخته" و "پدرسگ" فضای مردستیز را تشدید و بازتولید خشونت علیه مردان می‌کند. همانگونه که به ادبیات زن ستیز مانند "خاله زنک" اعتراض می‌کنید، هرجا کسی از کلمه پدرسوخته استفاده کرد نیز اعتراض کنید.

۲ نظر:

  1. پدر سوخته و پدر سگ در ارتباط با زن ستیزی است نه مرد ستیزی. پدر سک یعنی کسی که مادرش با شیطان هم بستر شده و از ازدواج آنها، آن پدرسوخته به وجود آمده. همینطور پدر سک. نیز ناسزایی است به مادر طرف که معنی اش فرزندی است که از همبستر شدن مادر با سک به وجود آمده است.

    پاسخحذف
  2. با این تفسیر شما فحشهایی مثل مادر قه...ه را هم میتوان به مردستیزی نسبت داد. چون معنیش میشود کسی که پدرش با یک روسپی ازدواج کرده.

    پاسخحذف